باز هم بیا
دلوِ هدایت را
در دلِ تشنه ی دنیا
بینداز
دست ِ خورشید را بگیر و
تا کوه طور بالا ببر...
با آن نعلین های وصله خورده
توی کوچه های کوفه قدم بزن
تا دلِ تاریک یتیمان
بلرزد از شوق...